"مجله نظامی"جامعترین مجله اینترنتی نظامی ایران

THE FIRST IRANIAN MILITARY JUORNAL
دائرة المعارف نظامی و تسلیحاتی مجله ی نظامی ، با قرار دادن نوعی متفاوت از اطلاعات نظامی پنجره ای جدید به روی علاقه مندان باز نموده است.قرار دادن اطلاعات نظامی و تخصصی که کمتر به آنها پرداخته میشود به همراه تصاویر کمیاب و جالب از ویژگیهای این مجله ی اینترنتی میباشد،همچنین شما دوستان عزیز میتوانید مطالب جالب خود را به ایمیل مجله ارسال کنید تا با نام خود شما به نمایش در بیاید.با تشکر
پربیننده ترین مطالب


در این مطلب به تجزیه و تحلیل نقش موثر قاسم سلیمانی سردار شجاع ایرانی در اتفاقات منطقه از نگاه یک سایت خبری تحلیلی مصری میپردازیم که ترجمه آن توسط دوست عزیز عبدالمجید اورا صورت گرفته است .

سایت "صوت  المستضعفین" مصر نوشت : ماجرائی از تاریخ ؛ ... امپراطوری بریتانیا بیش از همه ی کشورها به فرمانده ی مشهور آلمانی "اروین رومل" علاقه و احترام نشان می داد، ژنرالی که با فرماندهی سپاه تحت امر خود در آفریقا  این قاره را از شمال یعنی مراکش تا شهر"العَلمین" در مصر فتح کرد

بریتانیا  با اهتمام ویژه به توانمندی این فرمانده "نازی " در نشریات و کتب و امکانات موجود رسانه ی آن زمان ، بویژه در سینما، با نمایش در لندن و و پایتخت های سایر کشورهای تحت اشغال امپراتوری بریتانیا به عرضه ی قدرت نمائی بصری جنگ های پیروز مندانه "رومل"، پرداخت و اینگونه به مدح وستایش نابغه گری نظامی وی (رومل) پرداخت و چگونگی در هم کوبیدن نیروهای ائتلاف اورپا وآفریقا توسط نیروهای تحت فرماندهی رومل ، را به اکران ونمایش چند باره گذاشت و سپس ناگهان این حجم تبلیغات را در مورد رومل را، اینگونه پایان برد که این ژنرال ترسناک آلمانی ، به دست " برنارد مونتگمری"، فرزند کشیش انگلیسی ، که فرماندهی گمنام بود در جنگ "العلمین" شکست خورده است.

نتیجه ازاین قضیه تاریخی: بریتانیا با تناقض درجهت دهی ماجرای مذکور هدفی تبلیغاتی محض برای برداشت از سیاستی سیال داشت، معرکه ی "العلمین" نقطه تحول در مسیر جنگ جهانی دوم بود که با برجسته کردن تبلیغات بیش ازتحرکات نظامی برای دستیابی به اهداف بلند مدت آن چشم دوخته بود، و هدف این بود بالاخره نیروهای متفقین بتوانند اثبات کنند که شکست "نازی ها" ممکن است، وتمرکز برنامه ی تبلیغاتی بریتانیا ، منحصر کردن جنگ بین دو شخصیت بود، "رومل" و "مونتگمری"؛ اولی درهاله ی از عظمت و نبوغ، بوسیله ی کسی شکست خورد ، که یک انگلیسی عادی بود که امکان شکست آلمان ها را ممکن ساخت...



بطور سریح  تاریخ حال حاضر همان قضیه را در ابعادی جدید تکرار کرد، استراتژی پر حجم تبلیغاتی انگلیس در کشورهای مختلف بر طبل تکرار کوبیده شد، و تا زمان فعلی بوق انبوه تبلیغات غربی ، جنگ را بین دو نفر خلاصه کرده است ، اما ورق برگشت واین بار تاریخ معاصر باب طبع انگلیسی ها نبود...یکی از این دو طبعا غربی، ودیگر ی  دشمن غرب  در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند  رسانه های غربی همانند وضعیت  مشابه  زمان اسامه بن لادن، و اخیراً  همین زمینه را برای رهبر“ داعش” وخلیفه آن أبو بکر البغدادی  با اسطوره سازی انبوه  و بزرگ نمائی ازحجم پیروزی  حبابی آنها در بوق وکرنا های غول رسانه ی بین المللی،  دمیده وفراهم کردند ،... این واقعیت براساس دوگانگی رویه تبلیغات غرب مانند گذشته ودر امتداد آن که ریشه در سابقه چگونه به بازی گرفتن افکار عمومی  درتاریخ  دارد ، اتفاق افتاد.

 پس از زلزله ی   داعش که منطقه ی کم ثبات درطول چند سال گذشته را  بلرزه درآورده  این سئوال جدی در اذهان پیچید : چه کسی طوفان داعش را متوقف میکند؟

چه کسی طوفان داعش را متوقف میکند؟ تشکیلاتی محلی وچند ده ملیتی که بسرعت رشد کرده وبصورت تهدیدی برای کشورهای خاورمیانه  ومنافع آمریکا در منطقه  مطرح شد ! در حالیکه  در بسیاری از موارد  کشورهای تهدید شده ؛ خود عامل ایجادش بودند ...



درفصل اول سال 2014، داعش  رسماً در سوریه ، با توجه بحضور و فعالیتش در کنار سایر گروههای مخالف از  سال 2011، اعلام موجودیت کرد و تحقق  “الدولة الإسلامیة فی العراق والشام” را دردستور کار قرار داد، ودر نیمه دوم همان سال بر یک چهارم از خاک سوریه وعراق مسلط گردید، و با انتشار افکارخود در میان  هواداران سلفی  جهادی درمنطقه وجهان ، خاصه پس از اعلان “خلافت” وانتصاب أبو بکر البغدادی، خواست صورتی موجه را از خود نشان دهد...

  “خلیفة” تنها دستاورد اوباما  درمبارزه با تروریسم، که قتل اسامه بن لادن، بود را هم مخدوش کرد  تا ایالات متحده وهم پیمانانش  درمنطقه پس از خروج وبریدن “داعش” از ماموریت تعریف شده  قبلی  وفقدان امکان مهار آن و ناتوانی غرب در بکارگیری داعش  در مبارزات  سیاسی بین المللی و إقلیمی، بار دیگر “داعش” نیز مانند القاعده دشمن محسوب شود وکشورهائی برای مهار آن ائتلاف ایجاد کنند، کشور های غربی  وعربی  براساس استراتژی  أمریکا،... اما خیمه شک و تردید  برنتیجه  ضربات بمباران هوائی وائتلاف بین الملی،  مانند تبلیغات  غربی ها علیه خطر داعش، سایه افکند چون این ائتلاف هم بدنبال امتیاز گیری از طرح سیاست  شعار ”جنگ علیه تروریسم”  بعنوان ابزاری در راستای تحقق أهداف مشمول و برگرفته ازشعار  “ بهارعربی ” بویژه در  سوریه و لیبی، که  ساختن واقعیتی جدید و مفید برای خود  و مضر برای دیگران بود.



عکس العمل ایالات متحده وهم پیمانانش  در برابر جنایات داعش  منحصر به إمکان  ماموریت پذیری این تشکیلات در رقابت ها و درگیری های  إقلیمی خلاصه شده است  ، همانگونه که عربستان   وترکیه و اسرائیل در آغاز اشغال   موصل،  وسوء استفاده از اقدامات وعملیات داعش  وتائید ضمنی آن در بهره گیری از شرایط  إقلیمی وبین المللی جدید حسب توافق با دیدگاه  أمریکا متمرکز شده بود . و  چندان طول نکشید که مدافعین ظاهری وسابق  مردم منطقه  نیت حقیقی  را برای  مهار داعش و متوقف جنایت های آن،  که از هرسو بر دو ملت  عراق  و سوریه  سنگینی می کرد،آشکار ساخته و خود را از ماجرا کنار کشیده و تشکیلات داعش را برای هرگونه فعالیتی مجازاعلام  نموده و دستش را باز گذاشتند.
اما از سوی دیگر، با آرامشی مثال زدنی  ودور از هرگونه هیاهوی تبلیغاتی ، مقابله ایران  با خطر "داعش" با قاطعیت  هرچه تمام آغز شد، این اقدامات هم در عرصه  میدانی، و هم به منظور به حداقل  رساندن  فرصت سوء استفاده ازخطر داعش بوسیله ایالات متحده در جهت بازگشت نظامی به عراق صورت گرفت، واین چیزی بود که رهبر جمهوری اسلامی ایران ، سید علی خامنه ای قبلا  بصراحت  در برابر  حباب بزرگ نشان داده شدن  أبوبکر البغدادی که رسانه های بین المللی  حداکثر تلاششان را در این موضوع به انجام رسانده یودند ، خاطر نشان کرده بود  در این هنگام بار دیگر نام  قاسم سلیمانی،  ژنرال معروف در ایران و نام آشنا برای هم پیمانان ایران درامتداد طول وعرض جهان مشهور بـه "حاج قاسمفرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر سر زبانها افتاد که برایندی آتشفشانی داشت  . مرد شماره 1  امنیت خاورمیانه  ومرد شماره 2 امنیت جهان ... مرد  ماموریت های سخت که  زندگی نظامی اش با حضور دربرابر تهدیدات خارجی علیه ایران شروع شد و توانست با خلق مقاومت و  ایجاد اقتدار بازدارندگی در برابرتعرضاتی که  کشورش را درطول سه دهه گذشته تهدید کرده موفق بوده همه ی خطرات را دفع کند ...



از جنگ اول در خلیج فارس ، تا أفغانستان قبل وبعد از اشغال افغانستان  وعراق  2003، بوسیله آمریکا وحتى در لبنان از أواخر دهه 80، وأخیراً  متوقف کردن وعقب راندن داعش وگروهک های وابسته  در سوریه وعراق. که در اثبات این نکته باید گفت: در همین هفته های أخیر نیز  سلیمانی  داعش را در عراق متوقف کرده ، وتوانست این گروهک را از  حومه ی شهر بغداد که  " البغدادی"  وعده ی  ورود حتمی به آن راهمزمان  باعید قربان گذشته؛  را داده بود  عقب براند  . و علاوه  بر آن  سلیمانی موفق شد پیشروی  داعش در سوریه را متوقف کند، و درمثلث مرزی  بین عراق و کردستان عراق و سوریه موفق شد این مثلث  یعنی محدوده حضور"داعش" را به  محاصره خود درآورد و این دلیلی  محکم بر توانمندی سردار سلیمانی نه تنها در قدرت نظامی اوست ، بلکه  نشان دهنده قدرت سیاسی  قائم برروابط تقویت شده سابق وی از چند دهه ی گذشته است ، وهمین ملاحظات باعث شد تا رسانه های غربی با هیجان و خشمی تمام عیار  از خروج  سلیمانی با عناوینی مانند  " فرمانده سایه  ها " و " الهه انتقام " و" چابک سوار تاریکی " یاد کرده و از سکوت  ودوراندیشی و زیرکی او در خرد کردن   داعش ناخواسته یا  خواسته  تحسین کنند ...



اگربخواهیم قیاس های میان  سلیمانی و البغدادی از جهت اینکه دو نماد  درگیر در جنگ فعلی هستند ارائه کنیم ، برخی تفاوت ها بشرح زیر است؛

 اول اینکهسلیمانی  سیاست  ودیدگاه یک کشور و حکومت را نمایندگی می کند درحالیکه البغدادی  نمایندگی گروهکی است که ادعا دارد می خواهد کشوری را ایجاد کند ، وفرق بین این دو در این عرصه   در خرد وهوش أمنیتی وتحرکات برتر میدانی سلیمانی واضح بوده است، ولی تحرکات داعش منحصراً  بر استراتژی  تأکید بربقاء و گسترش نفوذ بعنوان وسیله ی واحد برای استمرار حضورش است که  اگر این رویه ساکن باشد داعش پایان یافته است  همچنین همه ی داعش برای سلیمانی فقط بخش کوچکی از یک پرونده بزرگ است که او با آنها سرکار دارد ، وسلیمانی با موارد بسیاربزرگتر وخطرناکتر از داعش در طول سالیان متمادی مقابله کرده است و او  داعش را تنها بعنوان یک عامل جزئی در  رویاروئی  همه جانبه کشورش ایران و  ایالات متحده وهم پیمانانش  می بیند نه عنصری جدا ومنفصل از آنها .

 دوم  اینکه موفقیت های "البغدادی" حتى در اشغال  موصل حاصل  توافق های پشت پرده  بود،نه بدلیل جنگاوری پیکارجویانش، و همین أمر  بر نحوه ی جریان اقتصاد  داعش، نیز صادق است چون  اقتصاد “مافیائی” داعش متکی بر غارت و قاچاق است . و قواعد مذکور بهمین شکل بر نحوه ی تسلیح وجذب نیرو در این گروهک  تروریستی، ساری وجاری است ، اما سردار سلیمانی بر هم پیمانان وشرکاء  و تشکیلات سازمان یافته محلی  درسوریه و عراق، و  براساس محاسبات دقیق و خارج  از جریانات پیشامدی و اتفاقات تکیه دارد ... در مقابل  "داعش" در ماههای  أخیر  در عرصه ی نظامی یا  لجیستیک به احکامی تصادفی  اعتماد کرده است، و این خود دلیلی روشن برنقش هوشمندانه  سردار سلیمانی به شکلی واضح در ترسیم استراتژی بلند مدت بوده  و از تنظیم  مراحل  زمان بندی شده واولویت پیشگیرانه و از قبل پبش بینی شده حکایت می کند.

همانظور که دیدیم  نبردهای اخیر نیز نشان داد : استراتژی  سردار سلیمانی خلاصه شده  در  دفاع،  مقاومت، سپس حمله .

سال 2014 در برگیرنده تبلیغات پرحجم رسانه های غربی از بزرگ نمائی البغدادی،وحباب سازی از خطر "داعش"برای ساماندهی سیاسی  بزرگتر غرب بود، که در آزمایش اول ثابت شد که پیروزی ها و پیشروهای تروریست های داعش و فرماندهانشان در سوریه وعراق در مقابل تاکتیک های نظامی ومیدانی سلیمانی بی اعتبار شده و واینها حباب ترکیده ی بیش نیست...

درسال جدید "داعش" رو به افول گذاشته ، و در هر دو میدان نظامی و تبلیغاتی شکست سختی را متحمل شده است ، و "البغدادی" به خانه اول که نه؛ به خانه ی  با عدد "صفر" رسیده است ،و این پیروزی بزرگ بنام سردار قاسم سلیمانی، گره خورده و رقم زده شد زیرا که وی با چشم انداز اختصاصی إیرانی با هدف ریشه کنی خطر داعش وارد میدان شد . ونه اینکه مانند آمریکا که به فکر بهر برداری و تدارک ماموریت آفرینی برای داعش و خلیفه آن "البغدادی" باشد.




نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی